پست ثابت

 

سلام دوستای گلم 

مرسی که به وبلاگ من سر زدین 

نظر یادتون نره ها!!! 

آدرس وباتون رو بذارین تا منم بهتون سر بزنم. 

با تبادل لینک هم موافقم.

موضوعات

بهار:متن ها و جملات ادبی

تابستان:مطالب طنز

پاییز:متن ها و جملات غم انگیز

زمستان:متن ها و جملات عاشقانه

جوکانه!!


دِل بَعـــــــضی دُخترا پآرکینگ عُمومیــــــــه لآمَصـــــــَب...!

اَول گُفتن عَلیرضا حَقیقی رو میخوآیم هیچی نَگُفتیم....

بَعد گُفتن عَلیخانی رو میخوآیم هیچی نَگُفتیم...

وَلی وُجدانا این عَلی ضیـــــــــآ رو بیخیـــــــآل شین دیگه....^__^

اَه...وآلا اگـــــــه شَعبون استخونی هَم مُجری بشه فِک کُنم همه بِگن مـــــــآ اینو میخوآیم..!

+++بقیشه ادامه مطلب خخخخخخخ+++ 
ادامه مطلب ...

پیامبری از کنار خانه ی ما رد شد-عرفان نظر آهاری

پیامبری از کنار خانه ما رد شد.باران گرفت.  مادرم گفت:چه بارانی می آید.پدرم گفت: بهار است.و ما نمی دانستیم باران و بهار نام دیگر آن پیامبر است.

پیامبری از کنار خانه ما رد شد.لباسهای ما خاکی بود.او خاک روی لباسهایمان را به اشارتی تکا نید.

لباس ما از جنس ابریشم و نور شد و ما قلبمان را از زیر لباس دیدیم.

پیامبری از کنار خانه ما رد شد.آسمان حیاط ما پر از عادت و دود بود.پیامبر، کنارشان زد.خورشید را نشانمان دادو تکه ای از آن را توی دستهایمان گذاشت.

پیامبری از کنار خانه ما رد شد و ناگهان هزار گنجشک عاشق از سر انگشت های درخت کوچک باغچه روییدند و هزار آوازی را که در گلویشان جا مانده بود ،به ما بخشیدند.و ما به یاد آوردیم که با درخت و پرنده نسبت داریم.

پیامبری از کنار خانه ما رد شد.ما هزار در بسته داشتیم و هزار قفل بی کلید.پیامبر کلیدی برایمان آورد.اما نام او را که بردیم ،قفل ها بی رخصت کلید باز شدند.

من به خدا گفتم :امروز پیامبری از کنار خانه ما رد شد.

امروز انگار اینجا بهشت است.

خدا گفت:کاش می دانستی هر روز پیامبری از کنار خانه تان می گذردو کاش می دانستی بهشت همان قلب توست...

سلام دوباره

من

سلام سلااااااام سلاااااااام

وای ببخشید من این همه مدت نبودم

از الان دوباره فعال

یه وبلاگ بهااری باحااااااااال

رااااااااااستی

روز مادر مبااااارک

آب را گل نکنیم...

 

آب را گل نکنیم 

در فرو دست انگار کفتری می خورد آب 

یا که در بیشه ای دور سیره ای پر می شود 

یا که در آبادی کوزه ای پر می گردد 

آب را گل نکنیم 

شاید این آب روان 

می رود پای سپیداری 

تا فرو شوید اندوه دلی 

دست درویشی شاید نان خشکیده فرو برده در آب 

زن زیبایی آمد لب رود 

آب را گل نکنیم: 

روی زیبا دو برابر شده است 

چه گوارا این آب ... 

چه زلال این رود.....

کاش...

کاش من نیز کسی را داشتم.
که با بستن چشمانم..
حس قشنگ نگاهش را احساس می کردم...
بوی نفس هایش را میشنیدم....
کاش من نیز کسی را داشتم.....
که حتی وقت نبودنم......
عاشقم باشد.......
کاش.....

مهتاب شبی...


بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم

در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید ،عطر صد خاطره پیچید

یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پرگشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت

آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ 

یادم آید : تو به من گفتی :
از این عشق حذر کن!
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ،* که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!

با تو گفتم :*
حذر از عشق؟
ندانم!
سفر از پیش تو؟*
هرگز نتوانم!
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم،
تو به من سنگ زدی من نه رمیدم، نه گسستم
باز گفتم که: تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم، نتوانم…!

اشکی ازشاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت!
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید،
یادم آید که از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم

رفت در ظلمت غم، آن شب و شب های دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم!
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم؟

بارون بارید+متن

 

baroon barid-Alishmas ft. melanie 

یه کم قدیمیه ولی من خیلی دوسش دارم 

متن در ادامه 

ادامه مطلب ...

اگــــــــر....

 

 

اگر تـــــــــو نبودی عشـــــــــــــــــق نبود


همین طور اصــــــــــــراری برای زندگـــــــــــــــــی


اگر تــــــــــــو نبودی...


زمین یک زیر سیگـــــــــــاری گلی بود


جایـــــــــــی برای خاموش کردن بی حوصلگی هـــــــــــــــا



باور کن....

دستانت را دور گردنم حلقه کن

این دوست داشتنی ترین شالگردن شب های سرد من است ؛ باور کن . . .


من و تو و ما

 

زندگی یعنی من، زندگی یعنی تو، زندگی یعنی ما، و یکی گشتن با همه ی آنچه که هست،

مثل دریا با رود،
مثل آتش با دود،
و خدا را دیدن واز او پرسیدن، راز این
عشق که میسوزاند، همه ی هستی ما را هر دم...

میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام صادق (ع) مبارک



محمد نور عالمتاب هستی است
وجودش روشنی بخش زمان است
به هر قلبی نماید رخنه و جا
خدا داند که قلب او جوان است
میلاد پیامبر اکرم (ص) مبارک باد

قشنگه!


خیلــﮯ سختـﮧ

عاشق کســـﮯ باشـﮯ که حتـﮯ روحشم خبر نـداره !!!!!

اما خیلی شیرینـﮧ کـﮧ

یـــــواشکـﮯ ...!!

عاشقانـــــــﮧ ...!!

نگاش کنـﮯ و بگـﮯ:

آخـﮧ لامصب خیلـﮯ دوست دارمممم ...

عــــــــشقــــ.....


وقتی دو قلب برای یکدیگر بتپد،
هیچ فاصله ای دور نیست،
هیچ زمانی زیاد نیست
و هیچ عشق دیگری
نمی تواند آن دو را از هم دور کند.
محـــــــکم ترین برهـــــان عــــــشق، اعتـــــــــماد است...

التماس نکن!


بغض بزرگترین نوع اعتراض در برابر آدم هاست


اگر بشکنه دیگه اعتراض نیست


التماسه...!!

نه دل نبند...

 

تو دنیا هیچ وقت دل نبند  

چون دنیا اون قدر کوچیکه که دو تا دل پیش هم جا نمی شن  

اما اگه دل بستی دیگه ازش جدا نشو  

چون دنیا ان قدر بزرگه که دیگه پیداش نمی کنی

پیامبر اکرم...

 

دعا می کنم در آخرین روزهای صفر 

پیامبر مشکل گشای غم هایتان 

غریب مدینه،شفاعت کننده قیامتتان  

حسین خریدار اشک هایتان 

خورسید طوس ضامن دعا هایتان 

و مهدی فاطمه سایبان دلهایتان باشد 

فقدان رسول اکرم تسلیت باد